اَبْـ ـریــشَــمْـــ

بیـ تُ بآ سَردىِ شَب هآیـِ زِمِسْتآنـ چـِ کُنمـ...

اَبْـ ـریــشَــمْـــ

بیـ تُ بآ سَردىِ شَب هآیـِ زِمِسْتآنـ چـِ کُنمـ...

تُ رُ خدآ!!!!!

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۵:۳۸ ق.ظ

من باورم نمى شه اگر کسى، توى عمرى که از خدا گرفته حداقل یکبار موقع دعا کردن، این جمله رو از ته دل نگفته باشه: خدایا، تورو خدا!!!!

  • ۰ نظر
  • ۲۵ فروردين ۰۰ ، ۰۵:۳۸
  • یَلدآ

ادیباىِ خاصـ

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۲۲ ق.ظ

صفحه ى ادیبا رو که مى بینم اول که مات قلمش مى شم، بعدش با خودم مى گم نکنه قلم ما بیکه و قلم ادبیا از برند شیفر از بس که متناش خاص و یونیکه^__^

بعدشم بهم انگیزه مى ده که اینقدر بنویسم تا سایت بهم اخطار بده نمى تونى بیشتر پست بذارى.

فعلا که داریم به این راه مى ریم حالا تا ببینیم چى مى شه:)

 

 

  • ۰ نظر
  • ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۱۱:۲۲
  • یَلدآ

یکمـ راهـ رو باز کنـ برایـ فضولیایـ منـ:)

شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۹:۴۵ ق.ظ

دیشب یه حجم زیادى ازش سوال کردم و فضولى ولى متاسفانه خوب جواب نمى داد. یعنى حداقل من جوابام رو رک نمى گرفتم.

حالا فعلا بهش چندتا تکلیف دادم ببینم چطورى انجام مى ده.

  • ۰ نظر
  • ۲۱ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۴۵
  • یَلدآ

روحـــ

شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۳۷ ق.ظ

ساعت١:٣٢ دقیقه نصف شب

جمعه ٢١ام فروردین١٤٠٠

انیمیشن روح رو امروز دیدم، عجیب بود و خاص

انیمیشن با این چند دیالوگ تموم شد...

_مى خواى زندگیت رو چطورى بگذرونى؟

+مطمئن نیستم، ولى این رو مى دونم، که مى خوام از تک تک لحظاتش لذت ببرم.

 

حالم گرفته شد که چرا هنوز که هنوزه نشده از تمام لحظات زندگیم لذت نبردم.

  • ۰ نظر
  • ۲۱ فروردين ۰۰ ، ۰۱:۳۷
  • یَلدآ

از حال غریبمـ تا گاو نباشیمـ

جمعه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۳۰ ب.ظ

به یه حالت عجیب غریبى از حوصله نداشتن، خستگى، غرغرویى و له و لَوَرده بودن رسیدم...

شاید بخاطر کار فشرده ى این چند هفته باشه....

شاید بخاطر نتیجه ندیدن....

شاید بخاطر این ویروس نکبت عوضیه آشغاااال بیشعور....

شاید بخاطر هفته ى سختى که داریم...

شایدم هنوز که هنوزه از اون سین کردن تنها اونم بعد از ٥ روز ناراحتم....

[بیایم به خودمون قول بدیم، وقتى کسى بهمون پیام مى ده، گاو نباشیم و بعد از سین کردن یه واکنشى نشون بدیم، مرسى اه]

  • ۰ نظر
  • ۲۰ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۳۰
  • یَلدآ

نمى دونم کدوم مقطع، ولى پیش دانشگاهى نه!

پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۰۳ ب.ظ

٣سال پیش دحتر داییم کنکورى بود، دختر درسخون و پر تلاشى هم هست(از همین جا، سلام پرستو)

یه بار ازش پرسیدم کدوم پایه ى تحصیلیت رو دوست داشتى؟ اونم خیلى سریع گفت: پیش دانشگاهى به من خیلى خوش گذشت و واقعا دوسش دارم.

حالا که سه سال گذشته از اون حرف، این سوال رو خودم از خودم مى پرسم، کدوم پایه ى تحصیلى رو دوست دارم؟؟؟ نمى دونم جوابم چیه، شاید کلاس اول، شایدم کلاس نهم؛ ولى قطعا[تا اطلاع ثانوى] جوابم مقطع با شکوه پیش دانشگاهى نیست...

 

ما پیش دانشگاهیا دوران سختى رو مى گذرونیم، درکمون کنید...

  • ۰ نظر
  • ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۰۳
  • یَلدآ

مَنُـ آبیــ ـى

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۲۶ ق.ظ

[مطالعه ى روان، سر فعالیتى گیر کردم و نیاز به پاسخ نامه داشتم]

[بعد از چند دقیقه کلنجار با خودم، بالاخره رفتم پیش آبیــ]

من: آبى(اسم طرف)، تو فایل پى دى اف حل فعالیت هاى روان رو دارى؟

آبى: نه

من: مى شه از فلانى برام بگیرى؟

آبى: آره الان بهش پیام مى دم، برام فرستاد میام بهت مى دم؛)

من: ممنونمـ

[خدا شاهده کمتر از ٣٠ثانیه بعد خودش اومد پیشم]

آبى: یلدا، فلانى برام فرستاد(لازم به ذکر بگم آبى آیفون یازده پرو داره)

من: عه دستت درد نکنه(موبایل رو داد دستم، برگشت که بره)، مى خواى الان من میام پیشت.(خب موبایلش دستم بود داشت مى رفت:))

آبى: نمى خواد، دستت باشه(و رفتـــ..)

[من، چشماى قلبى، دستاى لرزون، بسى خوشحال:))))))]

[خدایى کارش خیلى برام با ارزش بود]البته که[موبایلش خیلى بیشتر بهم چسبید:)]

[در نهایت هم حل اون فعالیت تو اون فایل پى دى اف نبود:/]

  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۰۰ ، ۰۱:۲۶
  • یَلدآ

حالا ببینیم این اولینِ مارو به کجا مى رسونه...

دوشنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۳۷ ب.ظ

این اولین پستى مى شه که مى نویسم، خیلى به این اولین پست فکر کردم و هنوز که هنوزِ حتى الان که دارم این رو مى نویسم، چیزى که دلم خواسته نشده:( 

اِنى وِى

فعلا که صرفا از وبلاگ داشتن حس شاخ بودنش رو دارم، حالا تا ببینیم این شاخ بودنه به جایى هم مى رسونتمون یا نه

 

  • ۰ نظر
  • ۱۶ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۳۷
  • یَلدآ