فرمودم: خدایى واکسن رو اول باید به ما عینکیا بزنن
ریپلاى کردن: موافقمممممم:)
خلاصه ى جلسه: محمدجواد فلان، عینکیا دستمال بزنن زیر ماسکاشون، محمد جواد بیسار، آیا باید با خودکار نوشت؟ کولر مى زنن؟ لباس چى بپوشم؟ سوزن با خودتون ببرید، راسى، محمدجواد بیاد قرآن بخونه و...
من به نشونه ها خیلى معتقدم، همیشه هم توى زندگیم دنبال این نشونه ها مى گشتم، ولى بیشتر مواقع دنبال چیزاى عجیب و غریب و خاص بودم
اما الان ایمان آوردم که حتى یک صفحه کتاب هم مى تونه نشونه باشه و یه معجزه رخ بده.
#چایت_را_من_شیرین_مى_کنم
پ.ن: این کتاب فارغ از محتواش، شدیدا برام خاطره سازه و منو یاد روزایى میاره که همیشه صداى خنده ها و حرفامون تو گوشمه(البته در کنار یه ترس عجیب غریب، مى دونى که منظورم چیه؟).
پ.ن٢: من شدیدا عاشق این کتابم♥️
بعضى وقتا براى اینکه بهتر بفهمم حالم چطوره، به حافظ پناه مى برم، نه که برم دیوان حافظ باز کنم و...؛ در حد یه سرچ ساده "فال حافظ" و بعدش هم اولین سایت. یه حمد و سوره مى خونم و بعدش نیت و اون کادر لازم رو لمس مى کنم.
الان، بعد چند وقت یهویى یاد اون حس و حال خوبم، بعد از خوندن فال افتادم. و ادامه اش شد غزل ٤٦٣...
تعبیر فال حافظ شما:
به قول معروف لقمه ای بسیار بزرگتر از دهان خود برداشته ای و از وصال به مقصود ناامیدی، زیرا بین تو و آن نیت فاصله بسیاری است. اما تو انسانی پاک دل و ساده هستی و وجودت از غرض ورزی خالی است. خداوند نیز به یمن این حس نیکو تو را در انجام این نیت یاری خواهد کرد. نگران او نباش که لطف خدا همراه اوست.
و براى بار چندم، ایمان اوردم که نه، انگارى حافظ واقعا یه چیزایى بلده.
:)
و من قطعا مثل همیشه، نیازمند به اون وجود و نور هستم.
امتحان کنسل شد...
البته براى امشب کنسل شد:/
قرار شد که فردا ازمون بگیرن:)
اووووج لطفشون هم این بود که ٣٠دقیقه تایمش رو شناور گذاشتن
خدایا، این لطف هاى بینهایتشون رو هرچى زودتر، از سر ما و دیگر دانش آموزان بردار♥️🙏🏻
یکى دیگه از نیازمندى هام،
نوتیفیکشینى با مضمون "دوست دارم" ـه.
احتیاج دارم به کسى که پلى لیست آهنگاش شبیه من باشه، شب بندازیم تو جاده، بى حرفـ، فقط آهنگـ گوش بدیم. [از #ایهام و #رستاک گرفته تا براى تنوع #زدبازى و #دایان و بعدشم #همگناه علیرضا قربانى گوش بدیم.]
از همین تریبون، محمدى نژاد با کنیه ى حسن یوسف _که به شدت بدش میاد از کنیه اش_رو به عنوان یکى از اتفاق هاى خوب سال کنکور معرفى مى کنم😂😍
این آدم، به شدددددت دیوانه است و واااقعا اگر امسال نبود، میرابى و بیدقى مارو رسما برج زهرمار مى کردن:)))
از نقاشى کشیدناااااااش بگو تا انگلیسى حرف زدنش و اون ذهن خلاقش که مکزیکیارو چطورى مى کشه و بعدش چطورى براى آدما اسم مى ذاره😍😂
[هر جلسه، محمدى نژاد: جلوتر از من دو نفر بودن، یکیشون مرد، دومى هم بازنشسته شده]
اوااااا، اینقدر ذوق کردم که یادم رفت بگم، خوب شد که درست شدى وبلاگ جانـم😅
در عین ناباورى، با یه رفرش ساده، دیدم که فقط و فقط اونه که بهم پیام داده.
ممنونم ازتـــ...
خیلى خیلى ممنون، باعث شدى اینقدرى هول بشم که حتى براى چند لحظه رمزم رو هم یادم بره. خیلى چسبید.
خیلیــــ...