از اینجا به بعد، وبلاگ هم زندگى جدیدى شروع مى کنه:)
دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۰، ۱۱:۱۱ ق.ظ
بعد از مدت ها، با کلى غر ى قهر از جانب ترنج جان، که چرا نمى نویسم، بالاخره اومدم. بله، خیلى هم با ناز اومدم😁. این غیبتم رو مى شه پاى افسردگیه بعد از کنکور گذاشت. البته که اصلا همچین افسردگیى وجود نداره😂🤦🏻♀️. عاخه کدوم خرى بعد از١٢ سال که راحت مى شه، افسردگى مى گیره؟؟؟
اِنى وِى
من بالاخره طلسم رو شکستم و اومدم آرایشگااااه🤩🤩🤩 و همین جا دوست دارم جیییییغ بزنم و از ته ته ته دلم بگم من از موهاى روى صورتم متنفرررررم😱😱😱 لعنتیا با سه بار وکس مگه کنده مى شن؟؟؟🤦🏻♀️
خلاصه که تا این مرحله با یه صورتِ چربِ ملتهبِ جوش جوشى رو به رو هستیم، تا ببینیم در ادامه چى مى شه💪🏻
- ۰۰/۰۴/۱۴