راى دادم، اما...
من هم راى دادم...
اما،
شاید به اندازه خیلى ها سختیه زندگى نچشیدم، اما، حال بد چیزیه که خیلى زود بین آدما پخش مى شه، حال بد بخاطر نگرانیشون بابت فرزندى که دارن، بابت هزینه ها، بابت آموزش افتضاحى که ما در مدارسمون داریم، بابت وضع فضاى مجازى، فقر فرهنگى که وقتى فقر اقتصادى هست فرهنگ کجاست!؟ و بابت هزاران نگرانیه دیگر.
من هم راى دادم...
اما ناراضى، به اندازه ى خودم و ١٨سال سنى که دارم، نگرانم و ناراحت و پر از فحش. ناراحتم از اینکه ١٢سال تحصیلیم را در مدارس غیر انتفاعى بودم تا بخاطر آموزش اقتضاحمان معلمى بالاى سرم نیاید که از من خشمگین اشت بابت درآمدش و دانش آموزى کنارم نباشد که من را گمراه کند، ناراحتم که همیشه در گوشمان خواندند شما فرق دارید و مدارس دیگر فلان و بیسار هستند و حالا من مى ترسم از هم سن هایى که نکند غول بى شاخ دمى باشند، ناراحتم که هر سال پدرم باید پول هاى عجیبى فقط براى درس خواندن من مى کرد، ناراحتم که چرا آموزش رایگان نیست، که چرا سوالى و یا جمله اى درباره ى آموزش از زبان این ٧بزرگوار نشنیدم، ناراحتم از کنکور، از مافیا، از آدم هایى که دستشان مى رسد که قطعش کنند ولى نمى کنند، ناراحتم از همه ى کسانى که در این راه به من استرس دادند و مى دهند، ناراحتم از خودم که شاید روزى مجبور باشم فرزندم را در این راه قرار بدهم، من ناراحتم بخاطر هزاران هزار مسئله،
اما
بازهم
من راى دادم...
(امیدوارم لیاقت راى دادن و دفاع کردن داشته باشید.)
پ.ن: چقدر سیاسى نوشتم، ساچ واوووووو😎😂
- ۰۰/۰۳/۲۹