حبیبـ اوچولویـِ خودمـ♥️
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۱۷ ب.ظ
در حالت دراز کشیده دارم یه چشمى مى نویسم؛/
حبیبـ♥️ تقریبا براى اولین بار عمَش رو به مامان بزرگش ترجیح داد[البته اصلا وقت خوبى نبود، چون که تازه داشت خوابم مى برد، ولى حداقل این آرزو رو من با خودم به گور نبردم:)))]
[ببناتحجةنیضثسطدافهمایارزذیززاا] یهویى حبیب اومد😍 و کتابش رو داد که براش بخونم😍
من غشششششششـ😍
اون پرانتز بالایى رو هم حبیب نوشت😍♥️
- ۰۰/۰۱/۳۰